کد مطلب:315284 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:192

دختربچه ی ناشنوا شفا یافت
مرحوم عبدالامیر ترجمان رحمه الله یكی از خادمان و مداحان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود. وی كرامتی را این گونه نقل كرد:

سال 1951 میلادی بود. شبی در كربلا در صحن حضرت عباس علیه السلام به مناسبت میلاد حضرت اباالفضل علیه السلام مجلس جشن باشكوهی برگزار بود. هنگامی كه من بر فراز منبر بودم و شعر می خواندم، زنی در حالی كه دختربچه ای در حدود سه ساله همراه داشت آمد و از یكی از شنوندگان خواهش نمود كه این دختربچه را به این مداح اهل بیت - كه شعر می خواند - بدهند تا این اشعار را در



[ صفحه 548]



گوشش - كه فاقد شنوایی است - بخواند. زیرا از جایی بلند بر زمین افتاد، و قوه ی سامعه خود را از دست داده است.

آقای عبدالأمیر ترجمان رحمه الله می گوید: طفل را گرفتم و آنچه مادر گفته بود، به من گفتند.

من اشعاری كه مشتمل بر نام و عطوفت و مهربانی آن حضرت بود، در گوش آن دختربچه خواندم. اشعاری كه در گوش آن دختربچه خواندم، از این قرار بود:



یا اباالفضل! أنت ملاذی

فانعم ببركة الأجدادی



المصطفی و المرتضی و البتول

واردد سمعها و أنا انادی



یا عباس یا عباس یا قهر الأعادی



پس از آن كه این اشعار در گوش آن دختربچه خواندم، او را به همان مرد دادم تا به مادرش بدهد. آن زن دخترش را گرفت و به حرم مطهر رفت. چیزی نگذشت صدای صلوات و خوشحالی بلند شد و در میان صحن شیرینی پخش نمودند و حمد و شكر به جای آوردند.

پس از پایان برنامه ی جشن رفتم ببینم چه شده.

گفتند: شنوایی آن دختربچه بازگشت.

گفتم: چگونه متوجه شده كه شنوایی اش بازگشته؟

گفتند: اسمش رقیه بود، نام او را صدا زدیم. جواب داد: بله.

به مجرد این كه مردم باخبر شدند، پیراهنش را تكه تكه نمودند و پیراهنی جدید بر تن او نمودند و پیراهنی را كه در هنگام شفا گرفتن در برداشت بین مردم تقسیم نمودند. [1] .



[ صفحه 549]




[1] همان ص 74 تا 75.